هیجاننمایی ، بیانگرایی یا اکسپرسیونیسم به انگلیسی Expressionism نام یک سبک هنری است.
عنوان «اکسپرسیونیسم» در سال ۱۹۱۱ برای متمایز ساختن گروه بزرگی از نقاشان به کار رفت که در دهه اول سده بیستم بنای کارشان را بر بازنمایی حالات تند عاطفی، و عصیانگری علیه قوانین ستمگرانه حکومتها، مقررات غیرانسانی کارخانهها و عفونتزدگی شهرها و اجتماعات انسانی نهاده بودند.
این هنرمندان برای رسیدن به اهداف خود رنگهای تند و مهیج و ضربات مکرر و هیجان زده قلم مو و شکلهای اعوجاج یافته و خارج از چارچوب را با ایجاد ژرفانمایی و بدون هیچگونه سامانی ایجاد میکردند و هر عنصری را که آرامشبخش و چشمنواز بود از کار خود خارج میکردند.
اکسپرسیونیسم نوعی اغراق در رنگها و شکلها است، شیوهای عاری از طبیعتگراییکه میخواست حالات عاطفی را هرچه روشنتر و صریحتر بیان نماید. دوره شکلگیری این مکتب به سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۵ میلادی بازمیگردد ولی در کل این شیوه از گذشتههای دور با هنرهای تجسمی همراه بوده و در دورههای گوناگون به گونههایی نمود یافته است.
در آغاز قرن بیستم ، نهضت بزرگی بر ضد رئالیسم و امپرسیونیسم پا گرفت که آرامآرام مکتب "اکسپرسیونیسم"از دل آن بیرون آمد. واژهی اکسپرسیونیسم برای اولین بار در تعریف برخی از نقاشی های «آگوست اروه » به کار رفته است. اکسپرسیونیسم جنبشی در ادبیات بود، که نخست در آلمان شکوفا شد. هدف اصلی این مکتب نمایش درونی بشر، مخصوصاً عواطفی چون ترس، نفرت، عشق و اضطراب بود. به عبارت دیگر اکسپرسیونیسم شیوهای نوین از بیان تجسمی است که در آن هنرمند برای القای هیجانات شدید خود از رنگهای تند و اشکال کج و معوج و خطوط زمخت بهره میگیرد.
ریشههای مکتب اکسپرسیونیسم آلمان در آثار وینسنت ون گوگ (Vincent van Gogh)، ادوارد مونک (Edvard Munch) و جیمز انسور (James Ensor) است. هرکدام از این هنرمندان در دوره 1885-1900 میلادی یک سبک نقاشی بسیار شخصی را تکامل دادند. آنها از امکانات بیانگر رنگ و خط برای کشف مضامین دراماتیک و احساسی استفاده میکردند. همچنین ویژگیهای ترس، وحشت و گروتسک را بیان میکردند. آنها با فاصله گرفتن از بازنمایی واقعی طبیعت، به سمت بیان (Express) دورنمای ذهنی و حالات ذهنی خود حرکت کردند.
موج دوم و اصلی اکسپرسیونیسم در حدود سال 1905 آغاز شد. هنگامی که گروهی از هنرمندان آلمانی به سرپرستی ارنست لودویگ کیرشنر یک انجمن به نام Die Brücke تشکیل دادند. این گروه شامل اریش هکل (Erich Heckel)، کارل اشمیت-روتلوف (Karl Schmidt-Rottluff) و فریتز بیل (Fritz Bleyl) بودند. این نقاشان در مقابل شورشی که از آن به عنوان طبیعتگرایی سطحی امپرسیونیسم دانشگاهی میدیدند، شورش میکردند.
اکسپرسیونیستها تحت تأثیر پیشینیان خود در دهه 1890 بودند. همچنین علاقهمند به حکاکیهای چوبی در آفریقا و آثار هنرمندان قرون وسطایی و رنسانس اروپای شمالی مانند آلبرشت دورر (Albrecht Dürer)، ماتیاس گرینوالد (Matthias Grünewald) و آلبرشت آلتدورفر (Albrecht Altdorfer) بودند. آنها همچنین از نئو امپرسیونیسم، فاویسم و دیگر جنبشهای آن دوره آگاه بودند.
دیدگاه خود را بنویسید